معنی و داستان ضرب المثل گل پشت و رو ندارد

معنی ضرب المثل گل پشت و رو ندارد

مجله عصر پاییز – این ضرب المثل زمانی استفاده می شود که در یک جمعی مجبور می شوید پشت خود را به شخص دیگری کرده ایستاده و بنشینید؛ عذرخواهی کرده و در جواب می شنوید ” مشکلی نیست.. گل پشت و رو ندارد”.

داستان ضرب المثل گل پشت و رو ندارد

از گذشته نقل شده است که روزی استاد صبا و ملک الشعرا و شهریار در خیابان پامنار نشسته و آتش بازی را تماشا می کردند که ناگهان شهریار متوجه دختری زیبا می شود که او هم مثل آنها مشغول تماشای آتش بازی بود.

این دختر که ثریا نام داشت و دختر یک سرهنگ ارتش بود به شدت توجه شهریار را به خود جلب کرده و او را عاشق و شیفته خود می کند.

شهریار در غزل ها و اشعار خود از این دختر زیبا با نام پری یا کرده و غزل زیبای «گل پشت و ندارد» نیز در این دوران توسط شهریار سروده شده است:

ﺑﺎ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯾﺖ اﯼ ﮔﻞ، ﮔﻞ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﻟﻌﻠﺖ ﺁﺏ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺁﺑﯽ ﺑﻪ ﺟﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺍﺯﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻮ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﮔﻔﺘﮕﻮﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

دﺍﺭﺩ ﻣﺘﺎﻉ ﻋﻔﺖ ﺍﺯ ﭼﺎﺭ ﺳﻮ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﺭ ﺳﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺟﺰ ﻭﺻﻒ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﯾﺖ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﻮﯾﻢ
ﺭﻭ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﻞ ﭘﺸﺖ ﻭ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﮔﺮ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻭﺻﻠﺶ ﭘﯿﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻣﮑﻦ ﻋﯿﺐ
ﻋﯿﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﺎﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﭼﻮﻥ ﺭﺧﺴﺎﺭﻩ ﺑﺮﻓﺮﻭﺯﺩ
ﺭﺥ ﺑﺮﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺳﻮﺯﻥ ﺯ ﺗﯿﺮ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭﺯ ﺗﺎﺭ ﺯﻟﻒ ﻧﺦ ﮐﻦ
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺭﺧﻨﻪ ﯼ ﺩﻝ ﺗﺎﺏ ﺭﻓﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺍﻭ ﺻﺒﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﻭﺻﻞ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﻭﯼ ﻗﺼﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺑﺎ ‏«ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ‏» ﺑﯽ ﺩﻝ ﺳﺎﻗﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﮔﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﭼﺸﻤﺶ ﻣﮕﺮ ﺣﺮﯾﻔﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﺭ ﺳﺒﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ